ایران‌ را بگردیمآداب و رسوم

13 تیرماه؛ روز ملی دماوند

روز 13 تیرماه، روز ملی دماوند زیبا و عزیز است؛ یکی از مشهورترین نمادهای طبیعت ایران که به شکل عجیبی با فرهنگ و افسانه‌ها و اسطوره‌های این مرز و بوم عجین شده و پای خود را به ادبیات و هنر ایران زمین نیز باز کرده است. دماوند در دل تمام ایرانی‌ها جای دارد و تمام ایرانی‌ها در دماوند سهیم هستند. چه آن‌هایی که روزی عزمشان را جزم می‌کنند تا در یک سفر هیجان‌انگیر، قله آن را فتح کنند و افتخارش را به نام خود بزنند، چه آن‌هایی که کیلومترها دورتر از دماوند در گوشه‌ای از این کره خاکی، مهر و محبت‌شان به دماوند را با خواندن اشعار شاهنامه زنده نگه می‌دارند.

به مناسبت این روز قصد داریم تا در یک مطلب کوتاه به این نماد معروف ایران زمین بپردازیم و کمی بیشتر با دماوند آشنا شویم.

از دماوند زیبا چه می‌دانیم

دماوند کوهی است در شمال ایران که در میان رشته کوه‌های مرکزی البرز جای خوش کرده است و از آنجا بالاتر از هر کسی و هر چیزی، ایران را تماشا می‌کند. دماوند بلندترین کوه ایران است و به عنوان بلندترین کوه آتشفشانی آسیا نیز شناخته می‌شود. در تقسیمات کشوری دماوند در بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران جای گرفته است و ارتفاع آن از سطح آب های آزاد به 5610 متر می‌رسد. البته اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم این اندازه 5609.2 متر است که در منابع مختلف عدد گرد شده آن نوشته می‌شود.

قله دماوند

حقایقی جالب درباره دماوند

نمی‌توان از دماوند بلندترین نقطه ایران نام برد اما به حقایق جالبی که پیرامون این کوه عظیم وجود دارد اشاره نکرد:

  • بر طبق آن چیزی که در فرهنگ معین نوشته شده، کلمه دماوند از دو بخش «دم» و «اوند» تشکیل شده است. دم که «دمه و بخار» معنی می‌دهد و در کنار اوند، به کوهی دارای دمه و دود و بخار (آتشفشان) اشاره می‌کند.
  • اگر هوای ایران و تهران صاف و آفتابی باشد و آلودگی‌های شهری، هوای شهرها را تیره نکرده باشد، می‌توان دماوند را از شهرهای تهران، ورامین و قم و برخی شهرهای جنوبی دریای خزر مانند جویبار مشاهده کرد.
  • کوه دماوند نخستین اثر طبیعی ایران است که در تاریخ سیزدهم سال 1387 وارد فهرست آثار ملی ایران شد.
  • دماوند همچنین از سال 1381 به عنوان یکی از «4 مناطق ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست» شناخته شد.
  • دمای قله دماوند در تابستان‌ها صفر درجه است و در زمستآن‌ها آن به 60 درجه زیر صفر می‌رسد.
  • تصویر کوه دماوند در صد سال گذشته بارها رو یا پشت اسکانس‌های رسمی ایران چاپ شده است. امروزه عکس دماوند را می‌توانید پشت اسکناس‌های هزار تومانی و تروال‌های پنجاه هزار تومانی ببینید.

روز ملی دماوند

افسانه‌ها و داستان‌های پیرامون دماوند

دماوند از ابتدا برای مردم ایران مکانی ویژه و اسرار‌آمیز بود و تخیل آن‌ها را برای داستان‌سرایی و افسانه‌سرایی بر می‌انگیخت. داستان‌ها و افسانه‌هایی که پای بسیاری از آن‌ها به ادبیات ایران باز شد.

بیشتر بخوانید: جاهای دیدنی دماوند

دماوند و ضحاک

یکی از مشهورترین افسانه‌های پیرامون دماوند داستان ضحاک و به بند کشیده شدن او در کوه دماوند است. فریدون عدالت خواه پس از ظلم‌های فراوان ضحاک و به تنگ آمدن مردن ایران از ظلم‌های او، به همراه کاوه آهنگر، ضحاک را دستگیر و در غاری در دماوند به بند کشید. فریدون در ابتدا قصد داشت ضحاک را بکشد اما ندایی از آسمان از او خواست که او را زنده نگه دارد و تنها او را به بند بکشد.

آن‌طور که این افسانه می‌گوید قرار است ضحاک در بند باشد تا زمانی که آخرالزمان از راه برسد، او در این روز از بند می‌گریزد، شروع به کشتن مردم می‌کند و در نهایت به دست گرشاسب کشته می‌شود. قدرت این افسانه به اندازه‌ای است که تا مدت‌ها بسیاری از مردم محلی ساکن دماوند و اطراف آن صداهای ناشی از کوه دماوند را به ضحاک نسبت می‌دادند و می‌گفتند این صدای ناله‌های ضحاک است که منتظر روزی مانده که قرار است از بند آزاد شود.

بران گونه ضحاک را بسته سخت                                       سوی شیر خوان برد بیدار بخت

همی راند او را به کوه اندرون                                           همی خواست کارد سرش را نگون

بیامد هم آنگه خجسته سروش                                        به خوبی یکی راز گفتش به گوش

که این بسته را تا دماوند کوه                                           ببر همچنان تازیان بی‌گروه

مبر جز کسی را که نگزیردت                                             به هنگام سختی به بر گیردت

بیاورد ضحاک را چون نوند                                               به کوه دماوند کردش ببند

به کوه اندرون تنگ جایش گزید                                       نگه کرد غاری بنش ناپدید

روز ملی دماوند

 دماوند و کیومرث، نخستین انسان روی زمین

تاریخ بلعی دماوند را محل زندگی کیومرث (گیومرد به زبان پهلوی) می‌داند؛ کیومرث که در بسیاری از افسانه‌های ایرانی از او به عنوان نخستین انسان روی زمین یاد می‌کنند و در شاهنامه به عنوان نخستین شاه ایران شناخته می‌شود.

همچنین گفته می‌شود فرزند کیومرث نیز در دماوند دفن شده است، آن‌طور که افسانه‌ها می‌گویند کیومرث پس از کشته شدن فرزندش او را به بالای کوه دماوند می‌برد، خداوند بر سر کوه دماوند چاهی ایجاد می‌کند و کیومرث فرزند خود را درون آن می‌اندازد. کیومرث پس از آن در کنار چاه آتشی برپا می‌کند، این آتش را در چاه می‌اندازد و از آن روز تا امروز این آتش روزی ده تا پانزده بار پر می‌زند و به هوا می‌رود. آتشی که دیو را از فرزند کیومرث دور نگه می‌د‌ارد.

دماوند و آرش کمانگیر؛ جشن تیرگان

داستان معروف دیگری که در آن به دماوند اشاره شده، داستان آرش کمانگیر است. بر اساس منابع و آن‌طور که در شاهنامه آمده است، ایران و توران سال‌ها با هم در جنگ بودند و تورانیان سرانجام توانستند منوچهر شاه ایرانی را در مازندران شکست دهند. ایران و توران برای صلح و سازش با یکدیگر توافق می‌کنند و برای آنکه مرز دو کشور با هم مشخص شود، می‌پذیرند از سمت مازندران تیری به سمت مشرق پرتاب شود تا هر جایی تیر فرود آمد همان جا مرز ایران و توران باشد.

آرش که در میان ایرانی‌ها به پهلوانی و قدرت شهره بود و یکی از بزرگ‌ترین کمانداران ایران زمین محسوب می‌شد، برای انجام این کار انتخاب شد. فرشته زمین از آرش خواست تا کمان را بردارد و تیری به سمت شرق پرتاب کند. آرش که می‌دانست پهنای کشور ایران به نیروی بازوی او بستگی دارد و باید تمام توان خود را برای انجام این کار بگذارد، در نزد مردم چنین گفت:

ببینید و شاهد باشید که من پیش از پرتاب این تیر هیچ زخمی بر تن ندارم و سالم هستم، در حالی که می‌دانم پس از پرتاب این تیر تمام تنم زخمی می‌شود و جانی در بدنم باقی نمی‌ماند.

آرش تیر و کمان را برداشت، به بالای کوه دماوند رفت، تمام نیروی خود را در تیر قرار داد، آن را به دورترین جای ممکن پرتاب کرد و خود جان به جان آفرین تسلیم کرد. هرمز خدای بزرگ به فرشته باد دستور داد نگهبان تیر باشد و از آن مراقبت کند. تیر از بامداد تا وسط روز در آسمان در حرکت بود و از روی کوه‌ها و دشت‌ها گذشت تا در نهایت در کنار رود جیحون روی تنه بزرگ‌ترین درخت گردوی زمین نشست. اینجا مرز ایران و توران شد و ایرانیان هر سال این روز را جشن گرفتند.

این البته یکی از دو روایتی است که درباره جشن تیرگان وجود دارد، روزی که در تایخ شمسی مصادف با 13 تیر است و برخی از ایرانیان هنوز آن را جشن می‌گیرند.

دماوند در ادبیات ایران

به غیر از شاهنامه، می‌توانید در اشعار دیگر شاعران ایرانی مانند اسدی طوسی، ناصر خسرو، فخرالدین اسعد گرگانی و خاقانی داستان‌هایی مرتبط با دماوند و ضحاک را بخوانید. اما شاید مشهورترین شعری که درباره دماوند سروده شده است و همه ما کم و بیش آن را حفظ هستیم، قصیده معروف ملک الشعرای بهار به نام دماوندیه باشد.

قصیده‌ای که بهار آن را در سال 1301 سرود و هنوز بعد از این همه سال هر بار که دماوند را می‌بینیم این شعر به ذهن‌مان می‌رسد:

ای دیو سپید پای در بند!                                                   ای گنبد گیتی! ای دماوند!

از سیم به سر یکی کله خود                                                ز آهن به میان یکی کمر بند

تا چشم بشر نبیندت روی                                                   بنهفته به ابر، چهر دلبند

تا وارهی از دم ستوران                                                      وین مردم نحس دیومانند

با شیر سپهر بسته پیمان                                                  با اختر سعد کرده پیوند

دماوند

13 تیرماه روز ملی دماوند؛ جشن تیرگان

انجمن دوست‌داران کوه دماوند در سال 1391 در مراسمی با اجرای قطعه‌ای به نام دماوند با صدای سالار عقیلی، روز 13 تیرماه را به عنوان روز ملی دماوند انتخاب کردند. آن‌ها تصمیم گرفتند از این تاریخ به بعد هر ساله در روز 13 تیرماه که همزمان با جشن تیرگان هم است، در شهرستان رینه در دامنه دماوند، دور هم جمع شوند و جشن روز ملی دماوند را برگزار کنند.

هدف آن‌ها از تعیین چنین روزی به عنوان روز ملی دماوند این بود که بتوانند مساله دماوند را در ذهن مردم و مسئولان برجسته‌تر کنند. تا شاید از این طریق بتوانند راحت‌تر به بررسی مشکلات محیط زیستی دماوند بپردازند و برای حل آن چاره‌ای بیندیشند. چرا که دماوند مهم‌ترین نماد ایران، در این سال‌ها در معرض تخریب گسترده قرار گرفته است و اگر امروز به مسائل و مشکلات آن رسیدگی نشود، فردا نمی‌توان برای آن کاری انجام دارد.

همچنین به دلیل اینکه دماوند هر ساله میزبان کوه‌نوردان ایرانی و خارجی بسیاری است، آن‌ها می‌توانند در این روز با هم دیداری داشته باشند و به تبادل تجربه با یکدیگر بپردازند. و در آخر اینکه این جشن و این روز می‌تواند به نمادی برای اتحاد و همدلی کوه‌نوردان، فعلان محیط زیست و مردم تبدیل شود تا در کنار هم برای محافظت از دماوند بجنگند.

‫2 دیدگاه ها

  1. زمانی که تهران بدون آلودگی باشه وهوای پاکی داشته باشه واقعا دیدن قله دماوند بی نظیره

  2. ای قلّه ی زیبا که با ایران عجین هستی
    برج نگهبانی و روح سرزمین هستی
    اوجی ، نماد پهلوانان و پشوتن ها
    در سنگرت بر دیو زشتی ها کمین هستی
    چون گیو و کیکاووس و جمشید و فریدونی
    ایران زمین را دیده هائی تیزبین هستی
    خطّ تماسی از زمین تا آسمانهائی
    با روح پاک آسمان ها همنشین هستی
    ایران تو را دارد چه غم دارد دماوندا ؟
    اسطوره ای زیبا که با نیکی قرین هستی
    احمد یزدانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا