ایران‌ را بگردیم

تجربه سفر به مرزیکالا بابل با نایر – اولین سفرنامه

اگر اینستاگرام هومسا را دنبال داشته باشید، به احتمال زیاد از نایر زیاد شنیده‌ و دیده‌اید. یک بلاگر سفر که چند وقتی است با هومسا همراه شده و تجربه‌های سفرش را با کاربران هومسا به اشتراک گذاشته است. از آنجایی که این سفرها در اینستاگرام هومسا با استقبال همراه شده، تصمیم گرفتیم داستان سفرهای نایر را در بلاگ هومسا هم با شما به اشتراک بگذاریم و این سفرها را با جزئیات بیشتری در اختیارتان قرار دهیم.

برای آن‌هایی هم که نایر را نمی‌شناسند، باید بگوییم که نایر یک دختر پر انرژی و اهل سفر است. یک بلاگر اینستاگرام که عاشق سفر کردن است و سعی می‌کند تا جایی که می‌تواند با سفر، تجربه‌های جدیدی به دست بیاورد. در هر مقصدی هم فرهنگ، غذاها، جاهای دیدنی و اقامتگاه‌های سنتی آن مقصد را تجربه می‌کند تا یک سفرنامه دست اول و کاربردی را در اختیار دنبال‌کننده‌های خود بگذارد.

در اولین قدم با نایر به یک جای کمترشناخته شده در شمال رفته‌ و یک سفر سه روزه را تجربه کرده‌ایم. باقی این مطلب را از زبان نایر می‌خوانیم و همراه با او به دل جاده می‌زنیم.

از نایر می‌خونیم:

روز اول | رسیدن به اقامتگاه

مقصد سفرمون شهر مرزیکلا در استان مازندرانه، مرزیکلا یکی از شهرهای کوچیک شهرستان بابله که تو یه منطقه سرسبز و خوش و آب‌وهوا، سمت کوه قرار گرفته.

سفرم از یه صبح دوشنبه تو ماه اردیبهشت شروع شد، با ماشین شخصی خودم راه افتادم و به همراه سه تا از دوستام به دل جاده زدم.

از مسیر جاده فیروزکوه به سمت مازندران و مرزیکلا راه افتادیم و برای صرف صبحونه تو رستوران امین توقف کردیم. اونجا املت سفارش دادیم که با توجه به قیمتش- 250 هزار تومن- کیفیتش خیلی خوب نبود.

بعد از اون راه رو ادامه دادیم تا به اقامتگاهی که از سایت هومسا با کد 17804 رزرو کرده بودیم، رسیدیم. یه اقامتگاه تو دامنه کوه که چشم‌انداز فوق‌ا‌لعاده‌ای به زمین‌های شالی و کوه‌های اطراف داشت.

اگه دوست دارین تو این اقامتگاه یا اقامتگاه‌های دیگه شهر مرزیکلا بمونین، سری لینک زیر بزنید:

از اونجایی که اقامتگاه رستوران نداشت، مجبور شدیم ناهار رو از رستوران اطراف سفارش بدیم. سفارش‌مون یه ماهی، یه زرشک پلو و یه میرزاقاسمی شد که قیمتش خوب بود و تا دم اقامتگاه هم غذا رو آوردن. اسم رستوران رو از خود اقامتگاه می‌تونین بگیرین.

شب برای شام رفتیم سراغ یه مجموعه سنتی به اسم مجموعه پذیرایی گردشگری صدراعظم. به مجموعه با حال‌و‌هوای سنتی و تزئینات دلچسب. اونجا شام فست فود سفارش دادیم و شب هم برگشتیم اقامتگاه.

روز دوم | بازدید از سد شیاده

برای روز دوم بعد از صرف صبحونه، به سمت سد شیاده راه افتادیم. البته صبحونه رو خودمون خریدیم و درست کردیم، اقامتگاه صبحونه نداشت. فاصله اقامتگاه‌مون تا سد شیاده 1 ساعت راه بود. ماشین‌مون رو تو پارکینگ سد گذاشتیم و به اندازه 5 دقیقه، تا سد شیاده پیاده‌روی کردیم. سد بین کوه‌ها قرار گرفته و یه چشم‌انداز تماشایی و دل‌انگیز داره.

تو سد شیاده میشه با قایق موتوری، قایق سواری کرد که هزینه‌اش 20 هزار تومنه. البته چون ظرفیتش پر بود، نتونستیم قایق سواری کنیم.

ناهار روز دوم رو از یه آشپزخونه با غذاهای خونگی و محلی تو بابل گرفتیم و بعد به سراغ شیرینی سرای بابل که معروف‌ترین شیرینی فروشی این شهره رفتیم. ناهار رو تو اقامتگاه خوردیم و شب رو تو اقامتگاه موندیم.

روز سوم | بازدید از هفت آبشار

فردا صبح بعد از خوردن صبحونه، یوگا کردیم و وسایل‌مون رو برداشتیم بریم سمت هفت آبشار. فاصله اقامتگاه‌مون از هفت آبشار 20 دقیقه بود. اینجا هم ماشین‌مون رو داخل پارکینگ گذاشتیم و به اندازه 40 دقیقه پیاده‌روی نسبتا سخت پیش رومون داشتیم.

البته که مسیر خیلی خوشگل بود و سرسبزی‌اش هم هوش از سر می‌برد.

یه ساعتی کنار آبشار بودیم و برگشتیم. بعد از برگشتن به اقامتگاه، وسایل‌مون رو جمع کردیم و راهی خونه شدیم.

یک دیدگاه

  1. میشه گفت با توجه به اینکهمنطقه خیلی سرسبز و باصفائییه برای اقامت کلبه جنگلی یا سوئیسی آدم بگیره خیلی دلچسب تره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا