آداب و رسومایران‌ را بگردیم

آیا سیزده بدر واقعا نحس است ؛ همه چیز درباره رازهای سیزده به در

برای ما ایرانی‌های امروز، سیزده بدر همان گونه که از نامش پیداست، به معنی به در کردن سیزده است. ما معتقد هستیم که عدد سیزده نزد بسیاری از اجدادمان، نحس بوده است. آنچه عموم مردم درباره‌ی سیزده بدر و پیشینه‌اش می‌گویند، این است که اجداد ما در سیزدهمین روز سال نو به طبیعت پناه می‌بردند تا نحسی عدد سیزده را به طبیعت بسپارند و از آن خلاص شوند.

اگر بخواهیم درباره‌ی سیزده به در تمام حقیقت را بدانیم، باید دست به یک پژوهش عمیق در منابع تاریخی زده و این جشن کهن را واکاوی کنیم. راستش را بخواهید ما در این بررسی‌ها به چیزی فراتر و در عین حال زیباتر از نحس بودن عدد سیزده دست پیدا کردیم. اگر شما هم می‌خواهید حقیقت ماجرا را بدانید، این مطلب را تا انتها مطالعه کنید.

فلسفه سیزده بدر | ریشه‌ی برگزاری جشن روز سیزدهم در کجاست

سیزده به در

بسیاری از جشن‌های باستانی ایران، طی سالیان دراز به دست فراموشی سپرده شده و یا مانند چهارشنبه سوری شکل و شمایلشان عوض شده است. اما جشن زیبای «سیزده بدر» نه‌تنها فراموش نشده، بلکه ما آن را تا حدودی شبیه به اجداد خود برگزار می‌کنیم. نکته‌ی قابل توجه این است که درباره‌ی این جشن، حکایت‌های زیادی وجود دارد و جالب اینجاست که معروف‌ترین حکایت در بین مردم امروز، اشتباه‌ترین تعبیر این روز مقدس در بین باستانیان است!

در میان جشن‌های باستانی ایران، سیزده بدر فلسفه‌ای مبهم دارد؛ چرا که در کتب تاریخی به آن اشاره‌ی مستقیم نشده است. فقط در منابع بسیار کهن و بعضاً باستانی در مورد روز سیزدهم فروردین چیزهایی یافت شده است. طبق این منابع، ایرانیان باستان، دوازده روز اول سال را با نیت دوازده ماه سال، جشن می‌گرفتند و در روز سیزدهم به دشت و صحرا رفته با رقص و پایکوبی و دعا و نیایش، عید نوروز را به پایان می‌رساندند.

بر اساس همین منابع، روز سیزدهم هر ماه، تیر روز نام داشت. یعنی روز سیزده هر ماه به ایزد تیر که همان ایزد باران است، تعلق پیدا می‌کرد. با در نظر گرفتن این‌که باران همیشه و در همه‌ی دوران‌ها، بیانگر رحمت و برکت الهی بوده است، می‌توان گفت که روز سیزدهم هر ماه را روز رحمت الهی می‌دانسته‌اند.

سیزده بدر در تاریخ | داستان‌های باستانی درباره‌ی این روز چه می‌گویند

عکس قدیمی سیزده به در

اگرچه هیچ تاریخ‌دانی درباره‌ی جشن سیزده بدر مستقیم صحبت نکرده است، اما همه‌ی آن‌ها در باب وجود روز سیزدهم در تقویم و تاریخ مواردی را ذکر کرده‌اند که قابل تأمل است. بیشتر تاریخ‌نویسان اذعان داشته‌اند که باور ایرانی‌ها درباره‌ی عدد سیزده نسبت به دیگر اعداد متفاوت بوده است. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثارالباقیه»، مبدأ گاه‌شماری اقوام مختلف ایران را بررسی کرده و در عین حال روزهای سال را به دو دسته‌ی خوش‌یمن و بدیمن تقسیم کرده است. طبق این منبع، روز سیزدهم، روزی سعد و خوش‌یمن است.

در کتاب «از نوروز تا نوروز»، نوشته‌ی کورش نیکنام آمده است که ایرانیان باستان به خاطر پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی، روز سیزدهم فروردین را جشن می‌گرفتند و این جشن حتی پیش از ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد نیز، مرسوم بوده است. در این روز مردم به نیایش ایزد باران یا همان تیر ایزد می‌پرداختند و از او درخواست بارش باران می‌کردند تا خداوند باران به درخواست آن‌ها پاسخ گفته و بر دیو خشکسالی چیره شود.

طبق منابع زرتشتی نیز، مردم بعد از ۱۲ روز شادی و برپایی عید نوروز، روز سیزدهم فروردین، سفره هفت سین را جمع می‌کردند، انواع خوراکی‌های درون سفره، مانند آجیل و شیرینی را با خود برداشته و به کنار جویبارها و رودخانه‌ها می‌رفتند و با جشن و پایکوبی از خداوند طلب باران می‌کردند. البته هنوز هم زرتشتیان این رسم را با همان شیوه‌ی گذشتگان برپا می‌دارند.

در تمامی منابع باستانی آمده است که: ایزد باران در شمایل اسبی است که همواره با دیو خشکسالی در نبرد است. اگر تیر ایزد پیروز شود، بارش باران آغاز شده، چشمه‌ها خروشان گشته، رودها روان می‌شوند و این‌گونه سرسبزی و طراوت بر طبیعت جاری می‌شود. این قصه را به طور مفصل بخوانید:

قصه‌ی روز سیزدهم و نبرد خدای باران با دیو خشکسالی

نبرد خدای باران و دیو خشکسالی

داستان روز سیزدهم و خداوند باران، نزد باستانیان چنین بود که:

در تقویم ایران باستان، روز سیزده هر ماه را روز تیر می‌نامیدند. نام این روز از نام ایزد تیر یا همان تیشتر گرفته شده بود. تیشتر همان ایزد باران بود که ارتباط مستقیمی با باران و شادابی طبیعت داشت. در واقع مردم، تیشتر را عامل تمام باران‌ها و باروری زمین می‌دانستند. خدای باران در بین مردم به قدری اهمیت داشت که پرنورترین ستاره‌ی آسمان را به نام او زده و معتقد بودند که آن ستاره، صورت و شمایل خداوند باران است.

جنگ خداوند باران با دیو خشکسالی این‌گونه بود که دیو خشکسالی از هر روشی استفاده می‌کرد تا مانع بارش باران شود. تیر ایزد به کمک خداوند باد، آب‌ها را از روی زمین برداشته و به سوی آسمان برد. بعد از گذشت ده شبانه‌روز، خداوند باران در شمایل یک مرد جوان درآمد که می‌توانست پرواز کند. او به آسمان‌ها رفت و موفق شد تا از طریق ابرها، آب‌ها را به باران تبدیل کرده و به زمین بفرستد.

هر قطره از این باران به اندازه‌ی یک انسان بود و بعد از این بارش عظیم، زمین سرشار از آب شد و آن آب جاری، موجودات موذی و بد را یا از بین برد و یا مجبورشان کرد تا در سوراخ‌های خود پنهان شوند. سپس خداوند بادها، آب‌های جاری را به قسمتی از زمین برد و در آنجا دریای اسطوره‌ای فراخکرد را پدید آورد. در همین زمان بود که دیو خشکسالی فهمید که تیر ایزد و خداوند بادها دست به کار شده و در حال پیروزی هستند؛ اما این بار هم تیر ایزد در شمایل گاوی زرین شاخ به مدت ده شبانه‌روز در آسمان پرواز کرده و باران را از طریق ابرها به زمین جاری کرد.

در سومین دهه‌ی این داستان نیز تیر ایزد با شمایل اسب سفید، همچنان باران را به زمین سرازیر کرده و سپس به دریای فراخکرد رفت تا آن قسمت از زمین را نیز از وجود موجودات بد پاک کند؛ غافل از این‌که دیو خشکسالی با ظاهر اسب سیاهی که یال و گوش نداشت در فراخکرد منتظرش است. وقتی تیر ایزد به دریای فراخکرد رسید، میان دیو خشکسالی و او نبردی سهمگین در گرفت.

در ابتدای نبرد، چون تیشتر غافل‌گیر شده بود، دیو خشکسالی پیروز شد و توانست تیشتر را هزار قدم از دریای فراخکرد دور کند. این اتفاق باعث شد تا زمین و مردمانش برای مدتی دچار خشکی و تشنگی شوند. ایزد باران با دلی غمگین به پیشگاه خداوند عالم رفت و از این‌که مردم نیایشی شایسته برایش به جای نیاورده‌اند شکایت کرد. زیرا معتقد بود که نیایش نکردن مردم سبب شده تا دیو خشکسالی قدرت یابد و پیروز شود.

خداوند عالم که همیشه رحمت و برکتش را شامل حال مردم می‌کند به تیشتر توان و قدرت ۱۰ مرد جوان، ۱۰ کوه و ۱۰ رود داد. تیشتر به سوی دریای فراخکرد رفت و نبرد دوم آغاز شد. در طی این نبرد، دیو رعدوبرق که مانع بارش باران بود و تمام تلاش ابرها را تبدیل به رعدوبرق می‌کرد، هلاک شد. بدین‌گونه که وقتی تیشتر، گرز خود را روی آتش نهفته در ابرها کوبید، دیو رعدوبرق فریادی از وحشت کشید و از بین رفت. در همین زمان بود که باران شدت گرفت و تیشتر به پیروزی بر دیو خشکسالی نزدیک شد؛ زیرا با به هلاکت رساندن دیو رعدوبرق، ۱۰ شبانه‌روز برای زمین باران فرستاد.

در نهایت تیشتر بر دیو خشکسالی پیروز شد. حاصل این پیروزی دور شدن دیو از دریای فراخکرد به اندازه‌ی هزار قدم بود. تیشتر این بار نیز به کمک ایزد بادها، ابرها را به تمام نقاط آسمان فرستاد تا همه جای زمین را سیراب کنند. زهر موجودات موذی که بر روی زمین مانده بود، توسط آب‌های جاری شسته شد و به دریاها ریخت. همین امر موجب شوری و تلخی آب دریاها شد. در عوض، آب‌های پاک و شیرین در مزارع و باغ‌ها جاری شدند و طبیعت را شاداب و سرزنده کردند.

بر اساس باور پیشینیان، این اتفاق در روز سیزدهم فروردین افتاد. به همین دلیل این روز را روز مقدسی دانسته، از خانه‌ها بیرون می‌آمدند و در طبیعت به جشن و پایکوبی می‌پرداختند. در این روز مردم بر اساس باورهای مذهبی خود در آن زمان، دعا و نیایش می‌کردند تا سالی پرباران و پربرکت داشته باشند. علاوه بر این نیز با این دعا و نیایش، دل ایزد باران را به دست می‌آوردند تا دیگر از نیایش نکردن مردم نزد خداوند عالم شکایتی نبرد و بارش را از آن‌ها نگیرد.

داستان روز سیزدهم و آغاز آفرینش انسان | چرا در روز سیزده به در، سبزه گره می‌زنیم

گره زدن سبزه

در ایران باستان، افسانه‌ی آفرینش به این‌گونه بوده است که:

کیومرث، نخستین پادشاه و نخستین بشر روی زمین، دختر و پسر دوقلویی داشت با نام‌های مشیه و مشیانه. اولین ازدواج بشر، پیوند میان مشیه و مشیانه بود. زیرا در آن زمان عقد و نکاحی تعریف نشده و انسان دیگری نیز روی زمین وجود نداشت. آن دو در روز سیزدهم فروردین با گره زدن دو شاخه از گیاه «مورد»، پیوند خود را برقرار کردند و طی پنجاه سال، ۱۸ فرزند به دنیا آوردند. هنگامی که هر دوی آن‌ها فوت کردند، جهان ۹۴ سال بدون پادشاه ماند.

بر همین اساس است که دختران و پسران مجرد، از باستان تا کنون، در روز سیزده بدر سبزه‌ی سفره‌ی هفت‌سین را گره می‌زنند. طبق منابع تاریخی، رسم گره زدن سبزه از زمان کیانیان به دست فراموشی سپرده شد؛ اما در زمان هخامنشیان دوباره زنده شده و تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است.

حکایت زمین و نحسی سیزده | چرا در این روز از خانه بیرون می‌آییم

سیزده بدر

در کتاب‌های مقدس ادیان مختلف، بارها از حوادث کیهانی بزرگ که زمین را تحت تأثیر قرار داده‌اند، یاد شده است. زمین‌لرزه، برخورد ستاره‌ای به زمین، طوفان، سیل و… حوادثی هستند که در کتب تاریخی و مذهبی به دفعات ذکر شده‌اند. حقیقت این است که از میان تمام این اتفاقات، عموماً آن‌‌هایی برجسته می‌شوند و در اذهان باقی می‌مانند که تلفات زیادی داشته و خرابی‌های بیشتری به بار آورده‌اند.

یکی از این حوادث ناگوار و بسیار وحشتناک که در تورات آمده است، برخورد ستاره‌ی دنباله‌دار با زمین است. طبق آنچه در تورات آمده، این ستاره در روز سیزدهم سال نو در افق ایران درخشیده و بسیاری از مردم آن را دیده‌اند. پس از برخورد ستاره با زمین، آتشفشان‌ها فعال شده و زمین لرزه‌ای دهشتناک رخ داده است. این زمین‌لرزه موجب ویرانی‌های زیادی در زمین شده و جان مردم و جانوران بسیاری را گرفته است.

این اتفاق باعث شد تا در ذهن مردم باستان چنین تصوری ایجاد شود که هر چند هزار سال یک‌بار، چنین رویدادی رخ خواهد داد. به همین دلیل، از همان روزگاران تا امروز، مردم در روز سیزدهم فروردین از زیر سقف‌ها بیرون آمده و به طبیعت پناه می‌برند. اما نکته اینجاست که به مرور زمان این داستان‌ها به فراموشی سپرده شده و تنها برچسب نحوست بر روی عدد سیزده و روز سیزده فروردین مانده است.

این در حالی است که تا کنون هیچ دانشمند و تاریخ‌شناسی، نحوست عدد سیزده را تأیید نکرده است؛ بلکه اکثر آن‌ها اذعان داشته‌اند که روز سیزدهم فروردین، روزی فرخنده و بسیار خجسته است.

سیزده بدر در مناطق مختلف ایران | مردم ایران این روز را چطور جشن می‌گیرند

بازی محلی روز سیزده بدر

مراسم و نحوه‌ی برگزاری روز سیزده بدر نیز مانند بسیاری از مراسم دیگر در شهرهای مختلف، متفاوت است. اگرچه نمی‌توان تمام این رسوم را به تفصیل ذکر کرد، اما به برخی از برجسته‌ترین آن‌ها اشاره کرده‌ایم.

مردم خرم‌آباد به جای روز سیزدهم، روز چهارده را بدر می‌کنند! آن‌ها در روز چهاردهم فروردین به طبیعت رفته و به تفریح می‌پردازند. سیزده بدر در بین خرم‌آبادی‌ها معروف به «سیزده غریب» است. به این معنی که در این روز مسافران و غیر بومی‌ها به طبیعت خرم‌آباد پناه برده و مردم بومی در خانه می‌مانند.

در کردستان رسم است که در روز سیزده بدر برای ناهار دلمه‌ی برگ درست کنند. زنان کرد از قبل دلمه‌ها را آماده کرده و در این روز روی آتشی که در طبیعت برافروخته‌اند، غذا را می‌پزند. در طول پخت غذا نیز به اطراف رفته و گیاهان دارویی و دمنوش می‌چینند.

تهرانی‌ها عادت دارند که در روز سیزدهم در طبیعت آش بپزند و به عنوان میان وعده میل کنند. برخی آش رشته را با نیت محکم کردن رشته زندگی در سال جدید طبخ می‌کنند و برخی دیگر خوردن آش دوغ اردبیلی را در طبیعت ترجیح می‌دهند.

در اهواز، مردم معتقدند که گره زدن سبزه در روز سیزده بدر، بلا و گرفتاری را دور می‌کند. آن‌ها در این روز سیزده گره بر سبزه‌ی خود می‌زنند. برخی هم که با قوم و خویش خود به طبیعت رفته‌اند، سیزده سبزه را به یکدیگر گره می‌زنند به این نیت که پیوندهای فامیلی‌شان محکم‌تر شود.

مردم گیلان پس از به آب سپردن سبزه، هفت سنگ ریز در آب می‌اندازند و با هر سنگ، آرزویی برای سال جدید می‌کنند. آن‌ها معتقدند که آب روان آرزوهای آن‌ها را برای برآورده شدن به سوی خداوند می‌برد. همچنین در این روز، کشتی گیله‌مردی در طبیعت بسیار مرسوم است.

آیین‌های مختلف سیزده بدر | معنی کارهایی که در این روز انجام می‌دهیم، چیست

بازی های سیزده به در

سیزده بدر آیین‌های ویژه‌ای دارد که برخی از آن‌ها از همان ابتدا مرسوم بوده‌اند و برخی دیگر نیز در طول تاریخ پدید آمده‌اند. تعدادی از این مراسم عبارت‌اند از:

بازی‌های گروهی، فال‌گیری، گره زدن سبزه، بخت‌گشایی، فال‌گوش ایستادن، رقص‌های دسته‌جمعی، جمع کردن گیاهان صحرایی، پخت غذا به صورت عمومی و دسته‌جمعی، بادبادک پرانی، اسب‌سواری، شادی کردن و روبوسی، به آب سپردن سبزه، پختن آش، خوردن کاهو و سکنجبین، آب‌بازی و آب‌پاشی.

طبق باور مردمان پیشین، شادی کردن و روبوسی برای دور ریختن اندیشه‌های پلید و آشتی انجام می‌شده است. انداختن سبزه‌ی نوروز در آب روان نیز به معنی هدیه دادن به ایزد آب بوده است. همچنین با گره زدن سبزه، مادر طبیعت را شاهد پیوند بین زن و مرد قرار می‌دادند. با مسابقه‌ی اسب‌سواری نیز یاد ایزد باران که با دیو خشکسالی نبرد کرده را زنده نگه می‌داشتند.

غذاهای سیزده بدر ؛ در هر گوشه از ایران چه خوراکی طرفدار دارد

آش در روز سیزده بدر

امروزه در روز سیزده بدر هر کسی بر اساس رسوم خود غذایی را طبخ می‌کند. عده‌ای غذا را در دل طبیعت می‌پزند و عده‌ای نیز از قبل غذا را در خانه پخته و با خود به طبیعت می‌برند. جالب است که تعداد کثیری از مردم، بدون این‌که توجهی داشته باشند، کاملاً ناخودآگاه سنت‌های روز سیزده بدر را به جا می‌آورند. به عنوان مثال، وقتی از روز دوازدهم به تدارک غذای روز سیزده بدر می‌پردازند در حال اجرای سنتی قدیمی و کهن هستند.

غذاهایی مانند آش رشته، دمی باقلا و دمی بلغور، غذاهایی هستند که تهرانی‌ها در روز سیزده به در، در دل طبیعت پخته و میل می‌کنند. مردم شهرهایی که دسترسی راحت‌تری به طبیعت دارند نیز اغلب روز سیزده بدر با گیاهان تازه و محلی غذا درست می‌کنند. مثلاً اهالی خراسان با سبزی‌های خودرو و محلی آش درست می‌کنند و در سفره‌ی سیزده بدر خود سمنو و حلوا می‌گذارند.

در گذشته‌های نه‌چندان دور، مردم شمال ایران گوسفندی را در روز سیزده بدر قربانی می‌کردند و با آن غذایی تازه در دل طبیعت می‌پختند. نکته جالب این است که این گوسفند باید بدون لکه و کاملاً سیاه یا سفید می‌بود.

مردم بیجار رسم دارند که روز سیزده بدر کوفته بخورند. اهالی بروجرد و فارس هم در این روز تخم‌مرغ آب‌پز با سیزده گردو را با برنج می‌خورند. عده‌ای نیز معتقد هستند که تمام آجیل و شیرینی‌های باقی‌مانده از عید، باید در این روز تمام شود.

طبخ و خوردن کباب در طبیعت هم که دیگر در بین اغلب ایرانی‌ها تبدیل به یک رسم شده است. عده‌ی زیادی از مردم شهرهای مختلف در این روز به طبخ جوجه یا کباب برگ در طبیعت پرداخته و روی آتشی زغالی، غذایی دلچسب درست می‌کنند تا سیزده خود را با یک غذای جانانه به در کنند.

سیزده به در | روز طبیعت، خوش یمنی و برکت در فرهنگ ایران

سیزده بدر

سال‌هاست که سیزده بدر را در تقویم خود با نام روز طبیعت می‌شناسیم. این روز که برای ما بیانگر پایان عید نوروز و آغاز تلاش و تکاپوی روزانه در سال جدید است، طی هزاران سال به شکل‌های گوناگون در آمده و حالا به ما رسیده است. اگرچه اکثر عیدها و جشن‌های باستانی، حالا دیگر رنگ و رویی جدید به خود گرفته و اصلاً شبیه به گذشته نیستند، اما چه زیباست اگر این جشن‌ها را با نیت‌هایی خوب و زیبا برگزار کنیم و روزهایی دل‌انگیز را برای خود رقم بزنیم.

سیزده در تاریخ و در تمام منابع تاریخی، عددی خوش‌یمن و پر برکت است. نکته‌ای که برگزاری این مراسم را در بین گذشتگان زیباتر از ما کرده، همین است که این روز را با نیت دست یافتن به برکت و باران برگزار می‌کردند. آن‌ها سیزده را بدر می‌شدند! به این معنی که روز سیزدهم فروردین به سوی در و دشت می‌رفتند؛ نه به این معنی که سیزده را به خاطر نحس بودنش به در کنند!

اشعار و متون زیادی در ادبیات فارسی وجود دارد که «در و دشت» در آن به معنی «دره و دشت» است. با همین تفسیر می‌توان بر نیت پاک گذشتگان صحه نهاد و آن را زنده کرد. باشد که از این پس به جای هرگونه اعتقاد به چیزهای بد و پلید، مانند پیشینیان خود، زیبایی‌ها را ببینیم.

یک دیدگاه

  1. چقدر متن کامل جالبی بود، مطلبی خونده بودم درباره‌ی استر و مردخای و افسانه‌ی یهودیان درباره سیزده بدر، ممنون می‌شم اگر امکانش هست اطلاعاتی در این باره هم اضافه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا