ایران‌ را بگردیمجاهای تاریخی

قلعه الموت ؛ پله پله تا مقر فرماندهی حسن صباح

یکی از جاهای دیدنی قزوین، قلعه الموت است که نامش در لیست مهم‌ترین قلعه‌های تاریخی ایران قرار دارد. این قلعه، علاوه بر این‌که یک جاذبه‌ی تاریخی منحصربه‌فرد است، طبیعتی بسیار زیبا و روح‌نواز هم دارد. الموت در قرن پنجم هجری قمری و در زمان حکمرانی حسن صباح بر این منطقه، مهم‌ترین دوران تاریخی خود را سپری کرده است. حسن صباح از این قلعه به عنوان مقر نظامی استفاده می‌کرده است. داستان‌های زیادی درباره‌ قلعه‌ الموت در این دوره‌ تاریخی وجود دارد. چه در زمره‌ی افرادی باشید که به آثار باستانی علاقه‌مند هستند و چه از آن‌هایی باشید که طبیعت‌گردی را دوست دارند، قلعه الموت مکانی بسیار مناسب برای شماست. ما در این مطلب همه چیز را درباره‌ی قلعه‌ الموت گفته‌ایم. همراهمان باشید.

قلعه الموت قزوین کجاست؟

عکس بازسازی شده قلعه الموت

چند سالی است که طرفداران بازی‌های کامپیوتری، راز قلعه الموت را در بازی‌های «شاهزاده‌ی ایرانی»، «اسسین» و «شن‌های زمان» جست‌وجو می‌کنند. قلعه‌ الموت قزوین کجاست و چه در آن گذشته که تا این حد اهمیت پیدا کرده و از روی داستان‌های آن، بازی‌های کامپیوتری ساخته شده است؟

در اغلب کتاب‌های تاریخی نام قلعه‌ الموت با فرقه‌ی اسماعیلیه آمده و از حسن صباح که رهبر این فرقه بوده به عنوان خداوند الموت یاد شده است. بر اساس همین اسناد تاریخی، حسن صباح چیزی حدود ۳۵ سال در این قلعه زندگی کرده و از آن به عنوان مقر نظامی خود استفاده کرده است.

در زمان صفویان، زندانیان را در قلعه الموت حبس می‌کردند؛ البته در دوره‌ای هم این مکان، محل زندگی افرادی از طبقه‌ اجتماعی خاص بوده است. این قلعه در بلندای صخره‌ای سنگی ساخته شده که در گذشته دسترسی به آن آسان نبوده است؛ اما هم‌اکنون برای رفاه حال گردشگران، پله‌هایی از پایین صخره تا ورودی قلعه ساخته‌اند. وقتی به ورودی قلعه می‌رسید با تابلویی روبرو می‌شوید که به معرفی حسن صباح پرداخته و او را خداوند الموت نامیده است. قلعه، سقف‌هایی برزنتی دارد و ورود به اندرونی آن برای گردشگران ممنوع است.

وقتی به بالای صخره می‌رسید و در کنار قلعه می‌ایستید، چشم‌انداز اطراف قلعه به قدری زیبا است که دلتان نمی‌آید به راحتی از آن چشم بردارید و به سراغ قلعه بروید. دشت زیبا و وسیع گازرخان، رودخانه‌ اندج و دره‌ی الموت، دورتادور قلعه را محاصره کرده‌اند. برای افرادی که اهل عکاسی هستند، این‌جا یکی از بهترین مناظر برای عکس گرفتن است. نام قلعه الموت در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی و تاریخی ایران به ثبت رسیده است.

خداوند قلعه الموت؛ حسن صباح

حسن صباح

حسن صباح، متولد قم و بزرگ شده‌ شهر ری بود. او در شهر ری مکتب شیعه‌ دوازده امامی را فرا گرفت و بعدها نیز به مذهب اسماعیلی گرایش پیدا کرد. در واقع او بنیان‌گذار حکومت اسماعیلیه و یک مبلغ دینی در فلات ایران بود که یک فرقه‌ افراطی به وجود آورد. او که رانده شده از دربار سلجوقیان بود، طرفداران خود را از مصر به ایران آورد تا از خواجه‌نظام‌الملک و ملک‌شاه سلجوقی انتقام بگیرد.

حسن صباح قصد داشت تا به طور همزمان با قدرت‌‌های خاورمیانه مبارزه کند؛ یعنی سلجوقیان در ایران، عباسیان در عراق و فاطمیان در مصر. او گروهی افراطی را تشکیل داد که به فدائیان شهرت یافتند. آن‌ها به دستور رهبر خود در ملأ عام مرتکب قتل‌ها و ترورهای وحشتناکی می‌شدند تا نشان دهند که رهبرشان در راه رسیدن به اهدافش از هیچ جنایتی دریغ نمی‌کند.

مفسران تاریخی، صباح را یکی از بزرگ‌ترین فریبکاران تاریخ دانسته‌اند. او جوانان زیادی را با تحریک هیجاناتشان مرید خود کرد و به وسیله‌ی آن‌ها جامعه‌ای پر از رعب و وحشت پدید آورد. طبق نظر تاریخ‌شناسان، او یکی از بنیان‌گذاران تفکر چریکی و فرقه‌ای در تاریخ ایران است که با انجام ضد حمله‌های واکنشی توسط فدائیان به مبارزه و جنگ می‌پرداخت.

وجود یک کتابخانه‌ بزرگ در قلعه الموت، بیانگر علاقه‌ حسن صباح به مطالعه است. در این کتابخانه، مجموعه‌ای از نسخه‌های دست‌نویس نایاب و کتاب‌‌های بسیار مهم وجود داشت که در حمله‌ مغول‌ها و در جریان به آتش کشیدن کتابخانه‌ها از بین رفتند. صباح را به دلیل فعالیت‌های بی‌شمار نظامی، سیاسی و امنیتی‌اش و البته به دلیل ۳۵ سال زندگی در قلعه الموت به عنوان مقر فرمانروایی‌اش، خداوند الموت نام گذاشتند.

بیشتر بخوانید: قلعه رودخان کجاست

بهترین زمان سفر به الموت

عکس قلعه الموت

منطقه‌ الموت، منطقه‌ای کوهستانی و سردسیر است. در زمستان، این منطقه پوشیده از برف است و جاده‌ رسیدن به قلعه، امنیت کافی را ندارد. با این اوصاف، بهتر است که در فصل بهار و تابستان به سمت قلعه الموت حرکت کنید. هوای الموت در اواخر بهار و اوایل تابستان، بهترین هوای سال است. طبیعت آن نیز پوشیده از درختان سبز و گل‌های رنگارنگ بسیار است. شب‌های تابستان در الموت، هوایی خنک و رو به سرد دارد که ممکن است شما را مجبور به پوشیدن لباس گرم کند.

با نگاهی به تصاویر قلعه الموت متوجه می‌شوید که زیباترین عکس‌های این منطقه مربوط به اواسط اردیبهشت تا اواسط مرداد هستند. پس اگر به دنبال عکس‌هایی ناب هستید، حتماً در این زمان به الموت سفر کنید.

اجاره ویلا و سوئیت در قزوین

داستان قلعه الموت قزوین

قلعه الموت در قزوین

داستان‌ها و افسانه‌های زیادی درباره‌ اسرار قلعه الموت سینه به سینه چرخیده و به نسل امروز رسیده است. آن‌چه بیش از همه به واقعیت نزدیک است و در برخی کتاب‌ها نیز از آن یاد شده، داستان سه یار دبستانی است که اشاره به آن خالی از لطف نیست. 

نام حسن صباح و قلعه الموت چنان به هم پیچیده و گره خورده است که اگر کمی به آن بپردازیم با داستان‌های عجیبی مواجه می‌شویم. اصطلاح «یار دبستانی» که این روزها همه‌ ما آن را شنیده‌ایم، در واقع برگرفته از داستان «سه یار دبستانی» ادوارد فیتزجرالد، ادیب و نویسنده‌ انگلیسی است.

او در سال ۱۸۵۹ میلادی، رباعیات خیام را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و در ابتدای کتاب چنین نوشت: «خواجه نظام‌الملک، خیام نیشابوری و حسن صباح، سه یار دبستانی بودند. آن‌ها با یکدیگر پیمان بستند که هر زمان یکی از آن‌ها به مسند قدرت رسید، آن دو نفر دیگر را یاری کند. سیب درخت عهد این سه نفر، هنگامی که بر زمین می‌افتاد به گونه‌ای چرخید که خواجه نظام‌الملک، وزیر دربار سلجوقیان شد. او شرایطی فراهم کرد تا خیام با خیالی آسوده به نوشتن بپردازد و کارهای علمی‌اش را انجام دهد. حسن صباح را هم صاحب مقامی در دربار کرد؛ اما چیزی نگذشت که بین این دو یار، اختلاف نظر ایجاد شد و ملک‌شاه، صباح را از دربار طرد کرد. این‌گونه بود که صباح به آفریقا رفت و فرقه‌ای پدید آورد که به حشاشین یا اسسین شهرت یافتند».

وجه تسمیه قلعه الموت

شاید برایتان سوال باشد که چرا نامه این قلعه که به قلعه حسن صباح نیز معروف است، قلعه الموت گذاشته شده است. بخش اول این کلمه از ریشه «اَله» یا «آلوه» بوده که به معنای عقاب است و بخش دوم آن به معنای آموختن می‌باشد. برخی از افراد بر این باورند که یکی از پادشاهان دیلمی موقعیت این محل را توسط عقابی که بر فراز آن پرواز می‌کرده یافته و پس از آن به فکر ساخت یک قلعه در آن افتاده است. در نهایت نیز قلعه ساخته شده را آشیانه عقاب می‌نامد.

برخی از مردم دیگر نیز معتقدند که اموت به معنای آموختن بوده و در نتیجه کلمه الموت به معنای عقاب آموخت یا تعلیم عقاب می‌‌باشد.

بیشتر بخوانید: خیام خوانی بوشهری

تاریخچه قلعه الموت

دژ حسن صباح

طبق کتب تاریخی، حسن صباح پس از اخراج از دربار ملک‌شاه سلجوقی به مصر رفت و اصول آیین اسماعیلیه را فرا گرفت. بعد از بازگشت به ایران، مکان‌های زیادی را برای انجام فعالیت‌هایش بررسی کرد و در نهایت به الموت قزوین رسید. با پیدا کردن الموت و قلعه‌ دست‌نیافتنی‌اش، علیه حاکم این منطقه قیام کرد و او را شکست داد.

وقتی حسن صباح قلعه الموت را تصرف کرد، مبلغی معادل ۳۰۰۰ دینار طلا برای قلعه به حاکم شکست خورده، پرداخت. از آن پس این قلعه‌ تاریخی که قدمت آن به ابتدای دوره‌ اسلامی باز می‌گردد، مکانی برای فعالیت‌های سیاسی-نظامی حسن صباح و مریدانش شد. تاریخ‌نگاران این اتفاق را مربوط به سال ۴۸۶ هجری قمری می‌دانند.

در طول تاریخ، فعالیت‌ها و اتفاقات زیادی موجب تخریب این بنای تاریخی و مستحکم شده است. در سال ۶۵۴ هجری قمری، هلاکوخان مغول الموت را فتح کرد و کتابخانه‌اش را به آتش کشید. همین امر موجب شد تا بخشی از این قلعه، خراب شده و پس از آن به تبعیدگاه تبدیل شود.

در همان دوران، پیروان فرقه‌ی اسماعیلیه که هنوز هم مشغول فعالیت‌های سیاسی و نظامی بودند، دوباره قلعه را فتح کردند؛ البته این تصرف مدت زمانی کوتاه دوام آورد. در دوران صفویه در قلعه تغییراتی ایجاد شد و در برخی قسمت‌ها ساخت‌وسازهایی صورت گرفت تا یک زندان حکومتی مطمئن، ایجاد شود.

در دوران قاجاریه نیز به خاطر بی‌توجهی حکومت، بخش‌های مهمی از این قلعه تخریب شد و از آجرهای آن برای ساخت‌وسازهای دیگر استفاده شد. عده‌‌‌‌ای هم همواره در طول تاریخ، قلعه الموت را پناهگاه گنجی می‌دانستند که برای به دست آوردنش حفاری‌های زیادی در این مکان انجام دادند و باعث تخریب آن شدند.

باستان‌شناسان و تاریخ‌شناسان در ابتدا این مکان را یک زندان حکومتی می‌دانستند؛ اما پیدا شدن بیش از صد هزار قطعه سفال در این قلعه، تمام معادلات گذشته‌ی آن‌ها را تغییر داد. این اجناس نشان می‌داد که در گذشته، طبقه‌‌های سرشناس و عالی‌رتبه‌ای در قلعه می‌زیسته‌اند.

معماری قلعه الموت

قلعه الموت

قلعه الموت دارای دو قلعه‌ پایین و بالا است. دیوارهای قلعه با توجه به وضعیت صخره‌ها ساخته شده و عرض متفاوتی در قسمت‌های مختلف دارند. قلعه از دور شبیه به یک شتر خوابیده است و از سنگ، آجر، ملات گچ، کاشی، تنپوشه‌های سفالی و کلاف‌های چوبی ساخته شده است. این قلعه در واقع چهار برج داشته که برج غربی آن طی سالیان دراز، تخریب شده است.

کمی پایین‌تر از برج شرقی، ورودی قلعه قرار دارد. در نزدیکی ورودی نیز تونلی با طول شش متر در دل سنگ‌ها کنده شده است. آن‌سوی تونل، برج جنوبی و دیوار جنوب غربی قرار دارد. در قسمت جنوبی، اتاقکی در صخره ایجاد شده که کاربری آن نگهبانی بوده است. در قسمت شمال غرب نیز دو اتاق ساخته شده که در یکی از آن‌ها چاه آب کوچکی قرار دارد.

شرق قلعه، محل اقامت نگهبانان و خانواده‌هایشان بوده است. در این قسمت آخور حیوانات، آب‌انبارهای کوچک و تعدادی اتاق به چشم می‌خورد که متأسفانه بسیار مخروبه هستند. بین بخش شرقی و غربی قلعه، میدان‌گاهی وجود دارد که به خاطر دیوار دورش، شرق و غرب را به دو قسمت تقسیم کرده است.

قلعه از چهارسو به پرتگاه می‌رسد و فقط همان یک ورودی‌ای را دارد که پایین‌تر از برج شرقی است. همین امر بیان‌گر ساختار دفاعی آن است. حفر خندق در اطراف قلعه و وجود برج دیده‌بانی، حفاظت از آن را امکان‌پذیر می‌کرده است. در دامنه‌ی جنوبی صخره، خندقی با پنجاه متر طول و دو متر عرض قرار دارد که در گذشته برای جلوگیری از نفوذ به قلعه، کنده شده است. در آن زمان، این خندق همیشه پر از آب بوده است.

پله‌های سنگی که از پایین صخره تا قلعه ساخته شده‌اند، مربوط به عصر قاجار هستند. قبل از ساخت این پله‌ها، برای رفت و آمد به قلعه از قاطر استفاده می‌شده است. حوضی هم درون قلعه وجود دارد که با بارش باران پر از آب می‌شود و جلوه‌ی جالبی به درون قلعه می‌بخشد.

در جنوب غربی قلعه نیز درخت تاکی قرار دارد که می‌گویند صباح خودش آن را کاشته است. در غرب قلعه نیز قبرستان بسیار قدیمی «اسبه‌کله‌چال» مشاهده می‌شود. کوره‌های آجرپزی‌ای که در تپه‌ی مجاور قلعه قرار دارند هم به خاطر قدمت و سبک و سیاقشان، جالب هستند.

قلعه الموت قلعه حسن صباح

بخش‌های مختلف قلعه الموت

از آن‌جایی که قلعه الموت برای چندین دهه محل زندگی و فرماندهی افراد زیادی بوده است، بدیهی است که باید از بخش‌های مختلفی تشکیل شده باشد تا بتواند نیازهای افرادی که در آن زندگی می‌کردند را فراهم کند. قلعه حسن صباح به طور کلی به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شده است که به ترتیب پیلاقلا و جورقلا نامیده می‌شده‌اند. قسمت غربی قلعه بزرگتر بوده، در حالی که قسمت شرقی آن ارتفاع بیشتری داشته است. قلعه شامل بخش‌های مختلفی بوده که از جمله این بخش‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

✔️برج‌های نگهبانی

همانطور که گفته شد قلعه الموت در ارتفاعات کوهستانی ساخته شده است. از این رو اتاق‌های نگهبانی را در داخل صخره‌ها ساخته‌اند. در قسمت داخلی صخره‌ها و در سمت جنوبی قلعه اتاقی در دل کوه کنده شده که به عنوان برج نگهبانی استفاده می‌شده است. در بخش شرقی این اتاق نیز دیواری با ارتفاع 2 متر ساخته شده است.

✔️خندق

همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، قلعه الموت دارای تنها یک راه ورودی بوده است که در بخش شمال شرقی قلعه قرار داشته است. به غیر از این قسمت دور تا دور قلعه خندق عمیقی وجود داشته که همین امر حمله به قلعه را غیرممکن می‌ساخته است. وجود همین خندق سبب شده تا قلعه الموت به عنوان یک مقر دفاعی قابل استفاده باشد.

✔️اتاق‌ها

در قلعه الموت اتاق‌ها و اقامتگاه‌هایی برای سکونت خانواده‌ها و افرادی که در قلعه زندگی می‌کردند وجود داشته است. اتاق اول قلعه الموت دارای چاله آب کوچکی بوده که امکان خالی کردن آن وجود نداشته است. در واقع زمانی که این چاله آب را خالی می‌کردند مجددا از آب پر می‌شده است که علت این امر اتصال این چاله آب به حوض واقع در جنوب قلعه می‌باشد. این اتاق در کنار دیوار شمالی قلعه ساخته شده که این دیوار دارای ارتفاع 12 متری و پهنای 1 متری بوده است.

در بخش شرقی قلعه اتاق‌ها و اقامتگاه‌هایی برای سکونت افراد ساخته شده بوده و در قسمت شمالی نیز 10 آخور برای چهارپایان وجود داشته است. علاوه بر این اقامتگاه‌ها، اتاق‌هایی نیز داخل صخره‌ها کنده شده بودند.

✔️آب انبار

سه آب انبار کوچک در قسمت شرقی قلعه الموت وجود داشته که در دل صخره ساخته شده بودند. متاسفانه در حال حاضر این آب انبارها از بین رفته‌اند.

✔️میدانگاه

بین دو قلعه بالا و پایین موجود در قلعه الموت یک میدانگاه وجود داشته که دور تا دور آن با استفاده از یک دیوار بلند احاطه شده است. همین دیوار، قلعه را به دو بخش مجزا تقسیم می‌کرده است.

✔️کتابخانه قلعه

شاید بتوان کتابخانه قلعه الموت را یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن دانست. چرا که در این کتابخانه کتاب‌های نایاب و نفیسی وجود داشته که البته بیشتر این کتاب‌ها در حمله مغول‌ها سوخته است. همین راه‌اندازی کتابخانه و جمع‌آوری کتاب‌های برجسته توسط حسن صباح یکی از اقدامات مهم وی به شمار می‌آید.

امکانات قلعه الموت

روستاهای الموت

منطقه‌ الموت، علاوه بر قلعه الموت جاذبه‌های دیگری هم دارد که می‌توانید از آن‌ها دیدن کنید. روستای اوان و دریاچه اوان در کنار قلعه‌ی تاریخی الموت زیباترین جاذبه‌های این منطقه‌اند. دریاچه‌ اوان با شهر قزوین ۷۵ کیلومتر فاصله دارد. تعداد زیادی از گردشگران، پس از بازگشت از قلعه در کنار دریاچه‌‌ اوان چادر زده و ساعت‌ها یا حتی چند روز در این منطقه می‌مانند.

روستاهای گازرخان و اوان با توجه به این‌که روستاهای هدف گردشگری هستند از امکانات مناسبی برای مسافران بهره‌مندند. در این روستاها می‌توانید اقامت در اقامتگاه‌های بومگردی را تجربه کنید و از نزدیک با فرهنگ و آداب و رسوم مردم بومی آشنا شوید.

وسایل لازم برای سفر به قلعه الموت

از آن‌جایی که برای رسیدن به قلعه الموت باید مسیر طولانی را به سمت بالا طی کنید، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد پوشیدن یک جفت کفش پیاده‌روی و کوهپیمایی مناسب است. پس از این امر به فکر تهیه عینک آفتابی، ضد آفتاب، کلاه، آب، خوراکی و لباس گرم باشید.

همانطور که گفته شد قلعه الموت در بخشی کوهستانی و در ارتفاع قرار دارد؛ بنابراین طبیعی است که هوای آن نسبت به هوای داخلی شهر سردتر باشد. از طرفی سایبانی در مسیر این قلعه وجود نداشته که همین امر استفاده از کلاه، عینک آفتابی و کرم ضد آفتاب را الزامی می‌کند. در نظر داشته باشید که احتمال بارش نیز در این منطقه وجود دارد. پس به همراه داشتن چتر و بارانی نیز خالی از لطف نیست.

مسیر دسترسی به قلعه الموت قزوین

دژ الموت

برای رسیدن به قلعه الموت باید ۲۱۶۳ متر از سطح دریا فاصله بگیرید. این قلعه بر بلندای صخره‌ای قرار دارد که در شمال شرق روستای گازرخان واقع شده است. مسیر قلعه بسیار پر پیچ و خم است؛ اما چشم‌انداز زیبای آن نمی‌گذارد که طولانی شدن مسیر خسته‌تان کند. پس از رسیدن به صخره حدود ۴۵ دقیقه لازم است تا از پله‌های آن بالا بروید و به ساختمان قلعه برسید. از پایین قلعه تا بالا حدود 400 پله سنگی است که در دوره قاجار ساخته شده و تا بیش از این زمان با قاطر رفت و آمد می‌کردند. برای رسیدن به این منطقه به سمت استان قزوین حرکت کنید و به معلم کلایه بروید؛ سپس خود را به شمال شرق روستای گازرخان برسانید.

دسترسی به قلعه الموت از تهران

گردشگرانی که می‌خواهند از شهر تهران خود را به قلعه الموت و مقر دفاعی حسن صباح برسانند، باید مسافتی در حدود 240 کیلومتر راه طی کنند. برای رسیدن به قلعه الموت شهروندان تهرانی باید از آزادراه کرج-قزوین به سمت شهر قزوین حرکت کنند. نرسیده به شهر قزوین مسیر فرعی قلعه حسن صباح قرار گرفته که در 85 کیلومتری شهر معلم کلایه واقع شده است. از آن‌جایی که این مسیر کوهستانی پرپیچ و خم و صعب‌العبور است طی مسافت 1.5 ساعته آن ممکن است تا 4 ساعت به طول بیانجامد.

زمانی که مسافران به شهر معلم کلایه رسیدند، باید 10 کیلومتر از آن گذشته تا به دوراهی گرمارود و الموت برسند. با انتخاب مسیر الموت وارد بخشی جنگلی و کوهستانی شده که در نهایت به قلعه الموت می‌رسد. به طور کلی و بدون در نظر گرفتن سختی‌های راه، فاصله قلعه الموت تا تهران در حدود 4 ساعت می‌باشد.

قلعه الموت قلعه حسن صباح

اقامت در قزوین

با توجه به این‌که گردش در منطقه‌ الموت بیش از یک روز زمان لازم ندارد، اغلب مسافرانی که برای بازدید به این‌جا می‌آیند با اجاره ویلا و سوئیت در قزوین اقامت کرده‌اند. برخی هم در روستاهای اطراف الموت اقامت کرده و هر روز به سراغ یکی از جاذبه‌های استان قزوین می‌روند. اجاره ویلا و سوئیت از هومسا، راحت‌ترین راه برای رزرو اقامتگاه است؛ فقط باید وارد سایت هومسا شوید و از بین اقامتگاه‌های استان قزوین، جایی را که دوست دارید انتخاب و رزرو کنید.

جمع بندی

اگرچه نام الموت و حسن صباح به شکل عجیبی با هم عجین شده است، اما قلعه الموت علاوه بر دوران تاریخی اسماعیلیان، دوره‌های متعددی را به خود دیده و قصه‌های تاریخی زیادی برای گفتن دارد. آن‌چه مسلم است این است که این قلعه‌ خاص و عجیب به دلیل دسترسی بسیار سخت، همیشه کاربردهای خاصی داشته و در اغلب این کاربری‌ها، بحث امنیت مطرح بوده است. اگر دوست دارید بیشتر درباره‌ حسن صباح، الموت و قلعه‌ راز آلودش بدانید، می‌توانید کتاب «خداوند الموت» نوشته‌ی پل آمیر را مطالعه کنید.

‫7 دیدگاه ها

  1. این قلعه اگه توسط مغول به آتش کشیده نمی شد واقعا شکوه رو به تصویر می کشید. افسوس و صد افسوس که در طول تاریخ پاسبان خوبی برای این مکان های تاریخی نبودیم.

    1. مونا جان
      بله متاسفانه، خیلی از آثار تاریخی و کتاب‌های ارزشمند ایران عزیز در زمان حمله مغول و اعراب از بین رفتند. امیدواریم بتونیم از آثار باقی‌مانده به خوبی محافظت کنیم

  2. مسیر رسیدن به قلعه مسیر سخت و پیچ در پیچیه بنابراین لازمه که از سالم بودن ماشینتون مطمئن باشید چون سربالایی‌های زیادی رو باید برید. هرچند مسیر بسیار زیباست و مناظر چشم نوازی داره.

  3. وقتی از تاریخ ایران صحبت میشه ،میبینیم که این خاک پر گهر بدست انسانهایی که بویی از تمدن نبردن تا نابودی کامل پیش رفت ولی انسانهایی در خودش دیده که نزاشتن تا ایران و ایرانی نام و تاریخش کلا از بین بره.درود بر کسانی که خاک این سرزمین از جانشان براشون مهم تره .زنده باد ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا